داستان طراحی روجلد کتاب گتسبی بزرگ و هنرمندی که آن را خلق کرد
به گزارش مجله انجمن دعوت، تعداد کمی از رمان ها به معروفیت رمان گتسبی بزرگ رسیده اند. این رمان کلاسیک که در ابتدا در سال 1925 منتشر شد، داستان یک میلیونر مرموز به نام جی گتسبی را روایت می نماید که تمایل عاشقانه ای برای پیوستن دوباره به معشوق قدیمی اش دارد و در عین حال درباره طبقه اجتماعی، شیوه های رسیدن آسان به پول و رویای آمریکایی در کتاب می خوانیم. ا
این شاهکار اف. اسکات فیتزجرالد، یکی از نمادین ترین جلد های ادبیات را دارد: یک چهره بدون بدن که بر روی چشم انداز شهری شبانه معلق است.
این تابلوی گواش نمادین به وسیله یک طراح گرافیک اسپانیایی به نام فرانسیس کوگات طراحی شده است و به نظر می رسد روح کتاب فیتزجرالد را به تصویر می کشد.
این در حالی است که احتمالا به طراح روجلد متن کامل کتاب داده نشده بود و او فقط خلاصه داستان را می دانست.
جالب است فیتزجرالد چندین طرح اولیه از طرح کوگات دریافت کرد و آنقدر از تصویر مسرور شد که به سردبیرش گفت که به نسخه خطی بازگشت تا جلد را با محتوای کتاب پیوند دهد. پس ما با روجلدی طرف هستیم که خودش روی متن داستان هم تاثیر گذاشته است.
گتسبی بزرگ که در سال 1925 منتشر شد، مشهورترین رمان نویسنده آمریکایی -اسکات فیتزجرالد- است.
در داستان میلیونر مرموز نوکیسه و تازه به دوران رسیده به نام جی گتسبی عاشق دیزی بوکانان است و داستان از دیدگاه اول شخص راوی ای به نام نیک کاراوی روایت می گردد.
طرح داستان تا حدی الهام گرفته از زندگی خود فیتزجرالد و دوران عاشقانه کوتاهی بود که او با جینورا کینگ داشت. اگرچه او عمیقاً او را دوست داشت، اما زمانی که خانواده کینگ متوجه شدند نویسنده جوان پولی ندارد، رابطه آن ها قطع شد. این باعث شد که فیتزجرالد به ارتش ایالات متحده آمریکا ملحق گردد و پس از بازگشت به ثرت و معروفیت برسد.
پس از یک سال نوشتن داستان های کوتاه و آغاز های غلط، فیتزجرالد در سال 1924 آغاز نوشتن گتسبی بزرگ کرد. در این مدت، ناشر او، پسران چارلز اسکریبنر، در پی هنرمندی بود تا جلد کتاب آینده را بسازد. آن ها یک هنرمند کمتر شناخته شده اصالتاً اهل بارسلونا به نام فرانسیس کوگات (1893-1981) را پیدا کردند که پرتره های پوستری برای ستاره های اپرا و تئاتر می کشید.
کوگات خلاصه ای از رمان و عنوان آن موقع رمان یعنی در میان توده های خاکستر و میلیونر ها را دریافت کرد و آغاز به ساخت طرح های مختلفی با الهام از این عناصر کرد. این نقشه های اولیه، چهره ای را نشان می دهد که بر فراز چشم انداز ای از شهر نیویورک معلق است.
پس از چند بازنگری، کوگیت جلد نهایی را با گواش تکمیل کرد و نام آن را چشمان آسمانی گذاشت.
نقاشی چشمان آسمانی کوگات، باریکه درخشان و زرد و قرمز شهر نیویورک را به تصویر می کشد که در آسمان آبی غرق شده است که در آن صورت فلپر مستقیماً به بیننده نگاه می نماید.
عناصر کلیدی نیویورک پر زرق و برق دهه 1920 در طراحی پیداست.
توصیفی از دیزی به عنوان دختری که صورت بی جسمش در امتداد قرنیز های تاریک و علائم کورکننده شناور بود که در کتاب وجود دارد به وضوح به تاثیر ورجلد اشاره می نماید.
تعدادی از روجلدهای ترجمه فارسی: